ادعاهای عجیب یکی از محققین در خصوص سیدخراسانی و شعیب بن صالح
حامیان جبهه پایداری بندرامام خمینی (ره)
اخبار و مقالاتی پیرامون جبهه پایداری و آخر الزمان
درباره وبلاگ



آخرین مطالب
نويسندگان

 

اخيراً ملاحظه مي گردد كه يكي از محققين، سيد خراساني را اهل چين و يار او شعيب بن صالح را از چين يا سمرقند معرفي نموده است.

قبل از هرگونه سخني در تاييد يا رد اين مطالب، ابتدا توجه عزيزان را به چند نكته جلب مي كنم:


1 – در بين كتب حديث شيعي، احاديث متعددي وجود دارند كه همه ي آن ها قابل اعتماد نيستند. در بين كتب حديث شيعه، چهار كتاب الاستبصار، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الاحكام، الكافي تنها كتبي هستند كه نزديك به تمامي احاديث آن ها اسناد صحيح و قوي دارند و به كتب اربعه معروفند. بقيه ي روايات و كتب روايي موجود، در صورتي سند صحيح دارند كه سلسله رجال راوي آن ها، همگي موثق و مطمئن باشند. در غير اينصورت اين احاديث قابليت اتكاي قطعي و صد در صد ندارند و بسته به تواتر، دلالت، وجود احاديث مشابه و ... در طيفي بين ضعيف و قوي قرار مي گيرند. بنابراين احاديثي كه خارج از كتب مذكور باشند و يا سلسله ي رجال آن ها نامطمئن باشد، توانايي استناد قطعي را ندارند و همواره بايد نسبت به صحت يا عدم صحت آنان احتياط كرد. به همين دليل است كه اين حقير در مقالات خود همواره ذكر كرده ام كه مطالب ذكر شده تنها يك احتمال است و هيچ موقع قطعي سخن نگفته ام. چرا كه بسياري از احاديث آخرالزمان قابليت اتكاي قطعي ندارند.


 

2 – در مورد سيد خراساني تنها دو روايت كاملاً قوي و مورد اعتماد وجود دارد كه آن دو نيز به شرح زير هستند:

الف) روايت موثقه ي جابر: « سفياني سپاهي به كوفه مي فرستد كه شمار آن ها هفتاد هزار نفر است. آن ها اهالي اين شهر را به قتل مي رسانند و به صليب مي كشند و برخي را به اسارت مي گيرند، در حالي كه آنان بر اين حالند، پرچم هاي سياه از جانب خراسان نزديك مي شوند. آن ها منازل و منزلگاه راه ها را شتابان در مي نوردند، و تعدادي از ياران حضرت قائم با آن ها هستند، سپس مردي از موالي اهل كوفه در (ضعفاء) شورش مي كند فرمانده سپاه سفياني در منطقه اي ميان حيره و كوفه او را بقه قتل مي رسانند. » الغيبة‌، نعماني‌، ص‌187؛ بحارالانوار ج‌52، ص‌238.


ب) امام باقر(ع) فرمودند:
« گويي قومي را مي‌بينم كه از مشرق خروج كرده‌اند، خواهان حق مي‌شوند اما حق به آنها داده نمي‌شود. پس بار ديگر آنها خواهان حق مي‌شوند اما به آنها داده نمي‌شود. هنگامي كه آنها اين را مي‌بينند، شمشيرهايشان را بر دوش مي‌گذارند و آنچه كه خواسته‌اند به آنها داده مي‌شود و آنها نمي‌پذيرند تا آنكه قيام مي‌كنند و آن را فقط به صاحب شما مي‌دهند. كشته‌شدگان آنها، شهيداند، اما اگر من آن زمان را درك مي‌كردم، خود را براي صاحب اين امر نگه مي‌داشتم.» الغيبة نعماني، ص 182، بحار الانوار، ج 52، ص 243.

بقيه ي روايات مربوط به پرچم هاي خراسان، سيد خراساني و قيام او اعتبار 100 درصد و قطعي ندارند. بنابراين احاديث فراوان پيرامون خراساني وجود دارند كه مطالب متناقض و نامناسبي در تعدادي از آن ها يافت مي شود. در بين اين احاديث غير قطعي بايد احاديث مذكور را با احاديث ديگري كه در اين زمينه وجود دارند مقايسه كرد و نقاط اشتراك را مورد تاكيد قرار داد و از مطالب غير منطقي و نامناسب پرهيز كرد. در هيچ يك از دو روايت صحيح فوق، سخن از چين، شيلا (منطقه اي در كره) و سين كيانگ! وجود ندارد. بنابراين پافشاري محقق مذكور در چيني بودن سيد خراساني بي مورد و بدون ادله ي كافي مي باشد، آن هم در حالي كه شواهد و قراين خلاف اين مسئله را نشان مي دهند. چرا كه تلاش هاي عمده و درگيري هاي اصلي كه در چين و توسط مسلمانان سين كيانگ به وجود آمده، به رهبري جريان هاي سكولار (نه مذهبي) بوده است و همين امر نيز موجب حمايت آمريكا از تحركات گروه هاي سكولار ظاهراً مسلمان سين كيانگ چين و رهبر آنان خانم ربيعه قدير بوده است. البته اين نوشتار به معناي حمايت از دولت هاي بسيار سفاك چين و روسيه نيست. بلكه هدف از آن يادآوري اين نكته است كه مسلمانان سين كيانگ چين آن كه عمده ي آنان را اهل سنت تشكيل مي دهند و جريان هاي جدايي طلب آنان نيز سكولار هستند و مورد حمايت آمريكا مي باشند، نخواهند توانست شخصيت بزرگي همچون سيد خراساني را پرورش بدهند. حمايت آمريكا از جريان هاي جدايي طلب سين كيانگ ميزان صحت ادعاي محقق نامبرده را در مورد خروج سيد خراساني از سين كيانگ مشخص مي كند. سيد خراساني كه احتمالاً به كمك آمريكايي ها و با پشتيباني اهل سنت به روي كار مي آيد!!!


3 – محقق نامبرده در مقاله اي ديگر در وبلاگ خود اشاره كرده است كه پادشاه فعلي 87 ساله ي عربستان « ملك عبدالله » را همان آخرين پادشاه حجاز مي دانند. گرچه ما هم مثل ايشان احتمال زيادي براي اين ادعا قايليم، اما بايد از ايشان بپرسيم كه ما با اين ادعا بايد نشانه هايي از تشكيل دولت سيد خراساني را ببينيم، زيرا چيزي به پايان عمر عبدالله عربستان نمانده است، اما در همين حال، در سين كيانگ چين هيچ دولت مقتدر شيعي شكل نگرفته و نبض حركت هاي استقلال طلبانه در دست اهل سنت آن جا، گروه هاي سكولار به رهبري ربيعه قدير و دولت آمريكا مي باشد. اما در خاورميانه دو جمعيت شيعه ي اثني عشري امتحان پس داده در ايران و لبنان وجود دارند كه بيني استكبار را به خاك ماليده اند. بسيار عجيب است كه محقق مذكور كه ظهور را بسيار نزديك مي داند، به جاي كنكاش در اين جمعيت شيعيان در كشورهاي ايران و لبنان، به فكر يافتن خراساني و شعيب در چين و ماچين افتاده است؟!!! آن هم در حالي كه هيچ روايت صحيح السندي در اين رابطه نداريم و رواياتي كه ايشان در وبلاگشان ذكر كرده همه ضعيف السند هستند!!! از اين محقق بايد بپرسيم كه حال كه ايشان سيد خراساني را يكي از اهالي سين كيانگ مي دانند و عمده ي ياران ايشان را اهل سنت آن منطقه مي دانند، آيا بهتر نبود كه ايشان نيز از نظر اعتقادي به اهل سنت متمايل مي شدند؟!!! حال كه قرار است پرچم اهل سنت چين يكي از پرچم هاي هدايتگر باشد و پرچم هدايتگر ديگر را زيديان يمن بلند كنند، چرا ايشان كماكان بر اثني عشري بودن خود پايبندند؟!!! اين چگونه تناقضي است؟!!!


 

4 – متاسفانه محقق مذكور در وبلاگ خود هر حديثي را كه مي توانسته و با منظور وي موافق بوده است، ذكر نموده است، تا جايي كه در يكي از احاديث، مطالب را از حسن بصري مورد لعن ائمه نقل نموده و براي ماستمالي كردن ماجرا از عبارت حسن بصري « معروف » استفاده نموده است! اين توسل به احاديث افراد مورد لعن ائمه براي اثبات مدعا، شيوه ي ناپسند ونادرستي است. (امام علي (ع) درباره ي حسن بصري فرمود: و برادرت ابليس بود، و تو را تصديق كرد ... )


 

- محققين كاركشته ي متعددي بر روي روايات آخرالزماني كار مي كنند كه تقريباً همگي آن ها بر انطباق قيام پرچم هاي خراسان بر ايراني ها تاكيد دارند. قطعاً اين محققين احاديث متعدد را در اين خصوص بررسي كرده و سپس نظر خود را اعلام كرده اند. اين حركت نامناسب محقق نامبرده كه بر خلاف اجماع بقيه ي محققين نيز است، جاي تامل دارد.


 

6 - در يكي از دو حديث موثقي كه در سطور بالا به آن ها اشاره شد، امام معصوم (ع) اشاره كرده اند كه پرچم هاي سياه خراسان زمينه ساز ظهورند. اگر نگاهي مجدد به احاديث كمتر موثق نيز پيرامون پرچم هاي سياه بيندازيم، مطالب بيشتري روشن خواهند شد:


حديث زير در منابع مختلف شيعه و اهل سنت آمده است، هر چند كه سلسله ي رجال آن به اندازه ي دو حديث قبلي محكم نيست:


» پرچم‌هاي سياهي از خراسان براي نبرد بيرون مي‌آيد كه هيچ چيز نمي‌تواند جلوي آنها را بگيرد تا اينكه در (ايلياء) بيت‌المقدس نصب مي‌شود «. ملاحم و فتن ابن طاووس صص 43 و 58، سنن ترمذي ج 3 ص 362، مسند احمد حنبل و ....

پرچم هاي سياه ذكر شده قطعاً مربوط به قيام ابومسلم خراساني و بني عباس نيست، بلكه مربوط به قيام سپاه خراسان در آخرالزمان است. زيرا پرچم بني عباس هدفشان دمشق بوده است نه بيت المقدس.


 

از سوي ديگر، قرآن كريم در سوره ي اسراء وعده ي نابودي ستمكاران بني اسراييل را به دست ياران حضرت مهدي (عج) در آخرالزمان داده است و روايات نيز تصريح كرده اند كه نابود كنندگان بني اسراييل در آخرالزمان ايرانيان (اهل قم) هستند:

از امام محمّدباقر(ع) دربارة این قوم رزمنده و پیكارجو كه بنی‌اسرائیل را سركوب می‌كند، پرسیدند:
امام فرمود: «به خدا قسم آنها اهل قم هستند.»
امام صادق(ع) نیز فرمودند: «سوگند به خدا آنها اهل قم هستند.»
بحار، ج 5، ص 16؛ ج 6، ص 216.

بنابراين با يك تحليل ساده مي توان فهميد كه پرچم هاي سياه آخرالزمان كه از خراسان به پا مي خيزند و مقصد آن ها بيت المقدس است، همان ياران حضرت مهدي (عج) مي باشند كه به رهبري ايشان قدس را فتح مي كنند و روايات نام ديگر اين ياران را اهل قم مي نامد. خوشبختانه برخلاف طالقان و خراسان كه نويسنده ي مذكور تلاش كرد تا آن ها را بر طالقان افغانستان و خراسان ماوراء النهر و شرق چين منطبق كند، شهر قم مختص ايران است و نمي توان به هيچ وجه آن را به خارج از ايران چسباند! بنابراين با نگاه به احاديث فراوان مربوط به قم نيز مي توان دريافت كه مقصود از احاديث مربوط به پرچم هاي سياه خراسان، قيام ايرانيان است نه چيز ديگر. بسيار جاي تاسف است كه نويسنده تلاش كرده تا با استفاده از احاديث ضعيف و آشفته، اهل قم را نيز زير سوال ببرد، به نحوي كه اين اهالي بايد توسط سيد حسني كشته شوند و براي تاكيد بر اين موضوع دست به دامان روياي صادقه نيز شده است!!!


 

7 – در مورد شعيب بن صالح، هيچ روايتي كه سند قطعي و 100 درصد داشته باشد، در دسترس نيست، ولي تعداد زيادي از احاديث با درجه ي قوت سند بين ضعيف و قوي به وي اشاره مي كنند كه به همين دليل مي توان تا حدود زيادي به وجود اين فرد در آخرالزمان معتقد بود، اما قطعيت وجود شعيب و تحركات وي همانند خراساني، يماني و سفياني نيست، چرا كه سه شخصيت اخير حداقل يك يا دو حديث قطعاً ‌صحيح دارند. به هر حال برخي از محققين مثل آقاي كوراني نقشي قوي و موثر براي وي قايلند و برخي ديگر مثل محمد فقيه نقشي براي وي در احاديث قايل نيستند كه اين اختلاف نيز به همان دليل عدم وجود سند قطعي درباره ي شعيب مي باشد. اين حقير نيز معتقدم بنابر وجود احاديث متعدد و البته ذكر نام وي در كنار خراساني، به احتمال بسيار زياد اين فرد در آخرالزمان نقش مهمي در تحركات سپاه خير باز ي خواهد كرد، اما اين نقش همچون خراساني قطعي نيست. در مورد شعيب بايد گفت كه برخلاف ادعاي محقق مذكور، اكثر روايات او را اهل ري مي دانند و تنها تعداد كمي از روايات او را اهل سمرقند مي دانند، حال آن كه محقق نامبرده در كتاب خود با اعتماد به نفس بسيار وي را سمرقندي ناميده است!!!


اما سواي بحث روايات، متاسفانه نحوه ي نگارش مطالب توسط محقق مذكور، نشان از اوج بي بصيرتي وي و يا نشناختن وضعيت منطقه جهان دارد. زيرا او حتي نتوانسته وزنه و معادلات سياسي بين المللي و نقش شيعيان ايران و لبنان را در اين بين بشناسد. در حالي كه مسلمانان سين كيانگ هنوز درباره ي اهل بيت (ع)‌ شناخت مناسبي ندارند، محقق مذكور آن ها را برپا كننده ي يكي از مهمترين قيام هاي زمينه ساز ظهور مي شمارد و از همه جالب تر اين كه ايران اسلامي را كه هزاران شهيد تقديم اسلام كرده را رودرروي سيد خراساني يار امام زمان (عج) قرار مي دهد و شهر مقدس قم را كه مطابق روايات، در زمان غيبت، تمام كننده ي حجت خدا بر مردم مي گردد، به عنوان دشمن خراساني معرفي مي نمايد!!!

ان شاء الله گذر زمان همه چيز را مشخص خواهد كرد


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها