رفتار خلیفه دوم با زنان
حامیان جبهه پایداری بندرامام خمینی (ره)
اخبار و مقالاتی پیرامون جبهه پایداری و آخر الزمان
درباره وبلاگ



آخرین مطالب
نويسندگان
جمعه 16 دی 1390برچسب:خلیفه دوم, :: 17:48 :: نويسنده : مهردادفلاحی

رفتار خلیفه دوم با زنان

 

 

 

در توضیح زن در جامعه جاهلی باید گفت که منابع تاریخی از « شفاء» به مثابه تنها زن باسواد دوران جاهلیت نام برده اند[1] و سواد در دوره جاهلی در مردان جز برای 17 نفر که تاریخ نام آنها را آوده است ،برای دیگران اثبات نشده است . اما پس از آمدن اسلام و بعثت حضرت رسول ،می بینیم که آنحضرت ،حفصه همسر خود را برای آموزش خواندن و نوشتن به نزد زنی شفاء فرستاد.[2]چیزی نگذشت که زنان به علم آموزی روی آوردند و گاه به صورت دسته جمعی به نزد پیامبر می رفتند .اسماء دختر یزید انصاری از اولین زنانی بود که در یثرب ایمان آورد . در جمعی از زنان به مسجد رفت و در جمع مردان از پیامبر سوالات خود را پرسید و پیامبر خطاب به حاضران او را تمجید کرد [3] .

 زینب همسر عبدالله بن مسعود به همراه زنی از انصار به منزل پیامبر رفتند و از بلال که درب را به روی آنها باز کرده بود ،خواستند ،سوالهای آنها را از برخس پیامبر بپرسد [4]. برخی از زنان از پیامبر خواستند روزی را به آنها اختصاص دهد و در یک کگردهایی زنانه تحت تعلیم پیامبر قرار گیرند .پیامبر از آنها خواست در فلان روز گردهم آیند .آنگاه پیامبر به نزد آنها آمد و آنان را موعظه کرد و آنچه خداوند به او تعلیم داده بود به آنها تعلیم داد .[5] حتی زنان برای شنیدن سخنان پیامبر در نماز جماعت حاضر می شدند تا آنجا که پیامبر یکی از دربهای مسجد را از آن زنان قرار داد .[6]تا اینجا ما مشاهده می کنیم که پیامبر چگونه به تعلیم و تعلم زنان اهمیت میداده و حتی خود شخصا زمانی را برای پاسخگویی به زنان اختصاص می داده است .اینها به علاوه احادیث فراوانی که درباره زن و اهمیت او در خانواده و جامعه از زبان مبارک پیامبر صارد شده ،اهمیت پیامبر به زنان را نمودار می کند .ما دراینجا می بینیم که رسول الله چگونه علاوه بر اهمیت به آمزش زنان،آنها را در صحنه های اجتماعی وارد می کند تا جایی که حتی دری از درهای مسجد را به زنان اختصاص می دهد و از فعالیت های سیاسی ،فرهنگی و حتی شرکت در جنگ ،زنان را محروم نمی کند . و همه ما هم میدانیم که خداوند رفتار و کردارو گفتارپیامبر را برایم الگو می داند . اکنون رفتارهای خلیفه دوم را با زنان ،با رفتار رسول الله مقایسه می کنیم . خلیفه دوم هرگز نمی خواست زنان باسواد شوند لذا می گفت :« لاتعلموهن الکتابة » به زنان خواندن و نوشتن نیاموزید .[7]

علیرغم محدودیتهای خلیفه دوم و سیاستهای وی در این زمینه که از سوی حاکمان بعدی ادامه پیدا کرد ،زنان نقش فراوانی در انتقال علوم داشته اند .محمد بن حبان بستی (م 354هجری ) در اثر خود ،تاریخ الصحابه از بیش از دویست زن راوی نام می برد که در این زمینه – انتقال علوم به صورت شفاهی – فعالیت کرده اند [8].خلیفه دوم در ادامه اظهار نظرهایش درباره زنان می گفت : « ما در جاهلیت زنان را به حساب نمی آوردیم »[9] .از این سخن بر می آید که او رفتار جاهلی با زنان را بیشتر از رفتار اسلامی پذیرفته بود .درجای دیگر ایشان می گوید : « اگر فرزند نمی خواستم برایم مهم نبود که هیچ زنی را در عمرم ببینم » [10].در حالی که قرآن آفرینش زن را سکون برای مرد و مرد را آرامش زن می داند و این دو را با هم و برای هم آفریده است . خلیفه دوم بر عکس پیامبر مسجد زنان را از مسجد مردان جدا کرده بود و برای آنان جماعتی خاص تعیین کرده بود .[11] علاوه بر اینها که گفته شد ،در دوره پیامبر نیز جناب عمر با زنان میانه خوبی نداشت ،حتی با زنان پیامبر .به این گزارش دقت کنید : نویسندگان فراوانی از اهل سنت آورده اند: هنگام سکونت پیامبر در مدینه در منزل پیامبر محلی برای نقضای حاجت ساخته نشده بود .سوده یکی از همسران پیامبر از تاریکی شب استفاده کرد تا برای قضای حاجت به جایی بیرون از خانه برود ،عمر بن خطاب که شاهد این امر بود و خود در جمع عده ای نشسته بود فریاد برآورد : « ای سود تو را شناختم این تویی که از خانه بیرون آمده ای » .[12]سپس به سوده گفت : آیا از ما نمی ترسی ؟ [13].

این سخن که از ما نمی ترسی ؟ یعنی آنکه احتمال دارد ما قصد بدی نسبت به تو داشته باشیم . در حالی که صحابه پیامبر باید از این سخنان و افکار پرهیز کنند . قضیه سوده ،یکی از چندین مساله ای است که میان عمر بن خطاب و پیامبر درباره زنان پیامبر رخ داد و عمر مکرر از پیامبر می خواست که زنانش را محدود کند اما پیامبر به سفارش او توجه نمی کرد [14]. جناب عمر از حضور همسرش در مسجد کراهت داشت و می گفت : « اگر حدیث پیامبر نبود مانع او میشدم » [15]. بر اساس گزارش دیگری همسر خلیفه دوم می خواست به مسجد برود اما عمر مانع او شد و همسر ایشان مجددا بازگشت باز هم عمر مانع شد و این کار سه با تکرار شد [16]. خلیفه دوم به مردم سفارش می کرد :« النساء عورة فاستروها بالبیوت ،یعنی :زنان پوشانیدنی هستند آنها را با محدودیت در خانه بپوشانید » [17]. یا در جای دیگری می گفت : « از خانه علیه زنان کمک بگیرید » [18]. یعنی آنها را اجازه ندهید که از خانه خارج شوند . اما درباره روایاتی که از غیرا خلیفه دوم سخن می گویند باید این احتمال را داد که به دستور معاویه نقل شده باشند . پیامبر در مخالفت با کتک زدن زنان می فرمود : « چگونه زنانتان را بسان بردگان می زنید و در پایان روز آنان را در آغوش می گیرید » [19].

بنابر گزارشها ،عرب جاهلی کارکرد زن فقط تولد فرزند بوده است . روایتی از عبدالله بن عمر ،فرزند خلیفه دوم اشاره می کند که : « کان ابی لا یتزوج النساء شهوة الالطلب الولد : پدرم صرفا برای داشتن فرزند ازدواج می کرد و نه به خاطر شهوات »[20] .بر خلافم پیامبر که رحمت للعالیمن بود و بسیار مهربان بود ، درباره خلقیات خلیفه دوم در کتابهای اهل سنت آمده است : چون عمرمعتقد بود ،خنده هیبت را می برد هیچگاه نمی خندید و چنان هیبتی به خود می گرفت که دختران باکره در پس پرده های خانه ها از او می ترسیدند [21]. او همسران خود را کتک می زد و هنگامی که پیامبر فرمود بندگان خدا را نزنید به اعتراض بر خاست [22]. حتی زمانی که عمر به خواستگاری ام کلثوم دختر ابوبکر که حداکثر ده سال داشت و پس از فوت پدر دیده به جهان گشوده بود رفت .ام کلثوم در عکس العمل به خواستگاری عمر که در ان سالها شصت سال داشت [23] گفت : « عمر زندگی خشنی دارد و بر زنان سخت می گیرد » [24]. عمر در جواب او گفت : « کنا فی الجاهلیة لا نعد النساء شیئا : ما در جاهلیت زنان را به حساب نمی آوردیم » [25]« لا ندخلهن فی امورنا : زنان را در مسائل خود دخالت نمی دادیم »[26].

در دوره جاهلی و قبل از اسلام جناب عمر ، وی کنیزان قبیله بن عدی – قبیله خودش - را شکنجه می کرد [27] ،او تا آن حد آنان را شکنجه می کرد که خود خسته می شد [28].هنگامی که جناب ابوبکر از دنیا رفت ،خواهرش در فراقش به شیون و زاری پرداخت و چون آرام نگشت ،عمر با شلاق بر سرش کوبید [29]. اینها نمونه های از رفتار جناب خلیفه با زنان بود که با رفتار نبی گرامی ،همخوانی و تطابق نداشته بلکه کاملا عکس رفتارهای حضرت رسول بود .

پي نوشت:

[1] - این اثیر ،اسد الغابة، ج5 ،ص 487 .

[2] -اکمال الکمال ،ابن ماکولا ،ج5،ص 76،قاهره : دار الکتب الاسلامی ؛ابن اثیر ،اسدالغابة،ج5،ص486 .

[3] - ابن اثیر ،اسد الغابة،ج5،ص398؛سیوطی ،درالمنثور،ج2،ص253؛ابن عساکر ،ج29،ص66.

[4] - ابن حجر عسقلانی ،الاصابة،ج4،ص319 .

[5] - بخاری ،ج1،ص34 .

[6] -ابن شبه ،ج1،ص 106 .

[7] -ابن قتیبه ،عیون الاخبار ،ج4،ص365 ؛ابن عبد ربه ,عقد الفرید ،ج2،ص35،بیروت : دارلکتب العربی ،1986 .

[8] - ابن حبان بستی ،تاریخ الصحابه ،بیروت : دارالکتب العلمیه ،1988.

[9] - بخاری ،ج7،ص47

[10] - ابن سعد ،ج3 ،ص 325؛ ابن عساکر ،ج31،ص 92 .

[11] - ابن سعد ،ج5 ،ص 281؛انساب الاشراف ،بلاذری ،ج10،ص2؛بیروت : دارالفکر ،1996م .

[12] - بخاری ،ج7،ص 129 ؛احمد بن حنبل ،ج6،ص248؛ طبری ،جامع البیان ،ج22،ص 49 ؛ابن سعد ،ج8،ص 175؛ابن کثیر ،تفسیر ابن کثیر ،ج3،ص 512؛ سیوطی ،درالمنثور ،ج5،ص214.

[13] - احمد بن حنبل ،ج6،ص56؛بخاری ،ج6،ص26 و 159 ؛مسلم ،ج7،ص6؛ بیهقی ،ج7،ص 88؛ طبری ،جامع البیان ،ج22،ص 49 .

[14] - طبری ،جامع البیان ،ج22،ص49 ؛احمد بن حنبل ،ج69 ،ث 271؛بخاری ،ج7،ص 129 .

[15] - کنز العمال ،متقی هندی ،ج12،ص 665 .

[16] - انساب الاشراف ،بلاذری ،ج10،ص4412 .

[17] - ابن قتیبه ،عیون الاخبار،ج4 ،ص 309 ؛ ابن عبد ربه،ج 2 ،ص35 .

[18] - ابن قتیبه ،عیون الاخبار ،ج4 ،ص 309 .

[19] - ابن سعد ،ج8،ص 304؛ احمد بن حنبل ، ج 4 ،ص 17 ؛بخاری ج6 ،ص 145 ؛ قزوینی ،ج1 ،ص 638 ؛ بیهقی ،ج7 ،ص 305 .

[20] - ابن سعد ،ج3 ،ص 325؛ ابن عساکر ، ج3 ،ص 92 .

[21] - متقی هندی ،کنز العمال ، ج21 ،ص 649 ؛ ابن عساکر ، ج44،ص 269 ، ابن قتیبه ،عیون الاخبار ،ج1 ،ص56 .

[22] - ابن سعد ، ج8 ،ص 205 ؛ احمد بن حنبل ج 6 ،ص 256 0377 .

[23] - انساب الاشراف ،بلاذری ، ج10،ص 4277 و 4513 .

[24] - ابن عبد ربه ، ج6 ص 90 .

[25] - بخاری ،ج 7 ، ص 47

[26] - متقی هندی ، کنز العمال ،ج2 ،ص 531 .

[27] - ابن اثیر ،اسد الغابه ، ج5 ، ص 462 .

[28] - ابن هشام ، ج1 ، ص211؛ ابن سعد ، ج8 ،ص 268 .

[29] - تاریخ طبری ، طبری ، ج2 ، ص 614 ،ابن حجر عسقلانی ، فتح الباری ، ج 5 ، ص 54


نظرات شما عزیزان:

ali
ساعت18:05---16 دی 1390
سلام
وبلاگ خوبی داری.
فقط همه چی تو صفحه اوله. این خیلی بده.
من می خام تبادل لینک کنم. اگر خاستی. بهم با ایمیل خبر بده.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها