به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، سایت صد خبر08 فوریه(19 بهمن) نوشت: روزنامه انگلیسی گاردین طی مقاله ای به قلم "آندره مورای" با اشاره به حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران خاطرنشان کرد: «اقدام نظامی علیه کشوری مانند ایران و پاسخ آن ها به متجاوزان در مقایسه با وجود ایران هسته ای بدون جنگ، تهدید و خطری به مراتب بزرگتر برای کشورهای غربی و بخصوص اسرائیل محسوب می شود.»
بر پایه این گزارش به نقل از روزنامه گاردین، با وجود مخالفت های فراوانی که احزاب و انجمن های مختلف غربی با طرح رهبران این کشورها برای حمله به ایران دارند؛ همچنان سردمداران آمریکا به همراه هم پیمانان غربی خود و نیز تل آویو مایلند جنگ دیگری در خاورمیانه راه بیندازند، این نکته حائز اهمیت است که کشورهای قبلی منطقه که مورد تجاوز نظامی غرب واقع شدند فاقد حکومتی مردمی، تسلیحات دفاعی قدرتمند و انگیزه کافی برای مقاومت در برابر متجاوزان بودند، مواردی که ایران آن را بطور کامل در اختیار دارد.
رهبر و حکومت جمهوری اسلامی از نظر ایرانیان کاملا محبوب و ایده آل بوده و طی ناآرامی های پس از انتخابات سال 2009 این کشور، این موضوع بیش از پیش برهمگان اثبات گردید. قدرت نظامی دفاعی تهران نیز با پیشرفت های فزاینده آن برهیچ کس پوشیده نیست.
طراحی و ساخت موشک های دوربرد بومی و استفاده از علوم نوین در تولید عمده آن ها، این کشور را به قدرت اول نظامی در منطقه تبدیل کرده است. وحشت تل آویو از پیشرفت های ایران نیز طبیعی است چرا که سرعت این پیشرفت ها آن هم برای دشمن شماره یک اسرائیل، خطر بزرگی برای موجودیت آنان محسوب می شود.
بیش از 30 سال از انقلاب اسلامی مردم ایران می گذرد تنفر از حضور و دخالت غرب مخصوصا آمریکا در امور داخلی کشور و استعمار طلبی آنها ریشه و بنیاد این انقلاب مردمی بوده است. پس از گذشت سه دهه این نفرت ریشه عمیق تری یافته و انگیزه قدرتمندی برای مقاومت مردمی علیه تجاوزات غرب به شمار می آید.
اصطلاح جنگ علیه ترور در سال 2001 و برای گروهک های تروریستی خاورمیانه، مستقر در افغانستان مطرح گردید. پس از حمله نظامی آمریکا به افغانستان کم کم این مبارزه علیه ترور به پاکستان نیز کشیده شده در این مبارزه آمریکایی ها هزاران زن و کودک کشته و ده ها خانه و مدرسه نابود شدند تا تروریستی بنام بن لادن، که اسناد فراوانی از همکاری های وی با مأموران سیا و موساد منتشر گردید دستگیر یا کشته شود.
تجاوز به عراق نیز به بهانه پاکسازی این کشور از سلاح های اتمی صدام حسین انجام شد نظامیان غربی پس از نه سال حضور در عراق نهایتا این کشور را ترک کردند بدون آنکه کوچکترین نشانه ای از سلاح اتمی پیدا کنند تنها چیزی که رهاورد نه ساله آنان در عراق بود صدها هزار کشته، بی خانمان، معلول و یتیمی است که قربانی جنگ افروزی و استعمار طلبی قدرت های غربی شدند. آمریکا با خروج از عراق آواری از بدبختی ها و فلاکت ها را برسر مردم این کشور رها کرد و آنرا ارمغان آزادی و دموکراسی برای مردم خواند.
در لیبی نیز حفاظت از شهروندان و حمایت از انقلابیون ابزار دست ناتو و آمریکا برای تجاوز قرار گرفت. بیش از 30 هزار شهوند لیبیایی کشته شده براثر بمباران های ناتو و هزاران مجروح و زندانی از تبعات دخالت نظامی غرب دراین کشور است.
ادعای مضحک "جیمز کلپر"، مدیر امنیت ملی آمریکا در مورد تصمیم ایران برای حمله به مریکا در حقیقت آماده کردن زمینه برای بیان تجاوز نظامی و غارتگری بعدی در خاورمیانه است رسانه های غربی نیز بازیچه این سیاستمداران بوده و هجمههای گسترده ای در این رابطه علیه ایران راه انداختند.
رهبران غربی بخوبی آگاهند که حتی حمله نظامی نیز نمی تواند مانع ادامه برنامه هسته ای ایران شود و برعکس موجب می شود تهران نهایت توان خود را برای جبران این تجاوز بکار گیرد. خسارات سنگین ناشی از استفاده ایران از تجهیزات نظامی خود علیه آمریکا و اسرائیل از جمله مرگ هزاران شهروند امریکایی، نابودی ذخایر نفتی و گسترش درگیری به دیگر نقاط منطقه فاجعه بارتر از آنی است که غرب توان آزمایش آنرا داشته باشند. حکومت ایران مانند حکومت های لیبرال دموکرات عربی سرنگون شده نیست که سردمداران آن با عموم مردم در دوجهت مختلف عمل کنند.
خواست آمریکا و هم پیمانانش برای هدایت و کنترل خاورمیانه به هر طریقی که خود می خواهد یکی دیگر از انگیزه های غرب برای متوقف کردن ایران است. قدرتی مانند ایران در این منطقه دردسر بزرگی برایغرب به شمار می آید. ماتیو کروینگ مشاور ارشد پنتاگون در مسائل ایران در مورد اقدام نظامی علیه تهران گفته است، یک ایران هسته ای و نظامی می تواند تاحدود زیادی آزادی های آمریکا در خاورمیانه را محدود کندو مانع اختیار عمل ما شود.
از نظر‌ آمریکا، انگلیس و اسرائیل هدف اصلی جنگ علیه کشوری خاص کاملا نادیده گرفته شده و هر گونه تجاوزی از سوی آنان بخصوص در خاورمیانه با هدف تسلط مطلب بر منطقه و غارت ذخایر غنی نفتی و غیرنفتی آن انجام می گیرد. کشورهای مورد حمله واقع شده پس از اتمام جنگ و یا در حین آن نیز هرگز اجازه و فرصت تشکیل دولتی مستقل و غیروابسته به قدرت های غربی را نخواهند یافت چرا که استقلال آنان منجر به تبدیل شدن آنها به کشوری مانند ایران خواهد شد که طی سالهای اخیر اصلی ترین مانع استعمارگری های آنان در خاورمیانه بوده است.
کشتی های جنگی انگلیس و آمریکا در خلیج فارس و در کنار ناوهای ایرانی شاید درنگاه اول مقدمه جنگ باشد اما مطمئنا غرب نمی تواند پذیرای آثار و تبعات حاصله از آن باشد. این حضور در واقع نوعی بازی استراتژیک و سیاسی محسوب می شود که بعنوان اهرم فشار بر تهران برای بازگشت به میز مذاکره با غرب وادار شود.
در انتهای این گزارش آمده است، آنچه بسیاری از کارشناسان سیاسی غرب به آن اذعان کرده اند این است که فشار و زورگویی در مورد ایران هیچگاه نتیجه مطلوب را نداشته بلکه برعکس موجب تقویت و تشویق آن نیز شده است. تصویب دور چهارم از تحریم های غرب علیه ایران در اتحادیه اروپا، حضور در تنگه هرمز، تهدید به جنگ و اقدام نظامی، ترور شخصیت های علمی و دانشمندان هسته ای و دخالت های غیرمستقیم در داخل خاک ایران مانند اعزام جاسوس نمونه سیاست های شکست خورده ای است که طی سه دهه گذشته غرب در ایران اجرا کرده است. سیاست های بی نتیجه ای که خسارتی چند برابر ایران به خود آنان وارد کرده و همچنان عبرتی برای پیشگیری از ادامه شکست های آن محسوب نمی شود.